در میان اهل بصیرت، کسانی حضور دارند که در قرآن از آنها تعبیر به اهل اعراف شده است. اینها کسانیاند که در امر دین و شناخت نسبت به خداوند و صفات و اسماء الهی و آگاهی نسبت به احوال دنیا و آخرت به آگاهی و بصیرت کامل رسیدهاند. بزرگوارانی که بر اقامه نافله ها مواظبت میکنند و آن را وسیله تقرّب به پروردگار عالم قرار میدهند تا در اثر انجام کارهایی که خدا دوست دارد خود آن اشخاص هم محبوب خدا قرار گیرند پس به درجهای می رسند که خداوند متعال درباره آنها میفرماید:
كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا إِنْ دَعَانِي أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ.
من شنوايي او میشوم که با آن میشنود و بينايي او میشوم که با آن می بیند و زبان او میشوم که با آن حرف میزند و دست او میشوم که با آن قدرتمندانه آنچه را که میخواهد به دست میآورد. اگر او مرا بخواند او را اجابت میکنم و اگر چیزی بخواهد به او میدهم.
اینها که چشم، گوش، دست و زبانشان خدایی شده است، در ایمان به کمال رسیدهاند و صاحبان بصیرت ناب دینی هستند. این افراد همان کسانی هستند که در قرآن از آنها تعبیر به «متوسّمین» شده است. به این بیان که خداوند متعال برایشان علامتها و نشانههایی بر سر راه قرار داده است تا با استفاده از این علائم هم خود راه را بیابند و هم به هدایت دیگران بپردازند. این بزرگان راهنمای ما در تشخیص حق از باطل هستند که هیچگاه زمین از وجودشان خالی نخواهد بود؛ ابوبصیر از یكی از دو امام (امام محمدباقر یا امام جعفرصادق(ع)) نقل میكند كه فرمود:
إِنَّ اللَّهَ لَمْ يَدَعِ الْأَرْضَ بِغَيْرِ عَالِمٍ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يُعْرَفِ الْحقّ مِنَ الْبَاطِل
خداوند زمین را یله و بدون عالم رها نمی کند وگرنه حقّ و باطل شناخته نمی شد.
اینها اولیاء الهی هستند که در حدیث قدسی آمده است: اگر کسی برای خوار کردن آنها گامی بردارد گویا خود را برای جنگ با من تجهیز کرده است. وظیفه کسانی که در وادی کسب بصیرت گام نهادهاند ولی هنوز به سرچشمه زلال بصیرت ناب نرسیدهاند، این است که با فهم درست، صاحبان بصیرت ناب را بشناسند و از آنها تبعیت کنند و جرعه نوش جام صاحبان بصیرت باشند.
در حکومت اسلامی، ولیخدا قطب و محور است که علم و فضیلت از دامن کوهسار وجودش جاری میشود، باید توجه قطبنمای دل مؤمن به سوی انگشت اشاره ولی خدا باشد؛ چرا که ولیخدا با نور خدا به مسائل نگاه میکند که رسول گرامی اسلام(ص) فرمود: اتَّقُوا فِرَاسَةَ الْمُؤْمِنِ فَإِنَّهُ يَنْظُرُ بِنُورِ اللَّهِ؛ تقوا پیشه کنید نسبت به زیرکی و تیزبینی انسان مؤمن که او با نور خدا نگاه میکند (و حقیقت امور را درک مینماید).
امام علی(ع) در سخنی، مردم را به سه دسته تقسیم کرده، میفرماید:
النَّاسُ ثَلَاثَةٌ عَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ أَتْبَاعُ كُلِّ نَاعِقٍ يَمِيلُونَ مَعَ كُلِّ رِيحٍ لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ يَلْجَئُوا إِلَى رُكْنٍ وَثِيقٍ.
در تفسیر کلام ایشان میتوان گفت: اگرچه جامعه ایدهآلاسلامی، جامعهای است که همه اعضای آن خواص و صاحب قدرت تجزیه و تحلیل مسائل باشند و از عوامزدگی و ظاهربینی بپرهیزند ولی به فرموده آن حضرت(ع)، سرچشمه زلال بصیرت در دست عالمان ربانی است که دیگران برای شناخت راه هدایت و نجات، باید در مقابل آنها زانوی ادب بر زمین بزنند. این علماء که مصداق اتمّ آنها ائمه(ع) هستند، نقطه اتکای جامعه اسلامی هستند و خواص و عوام جامعه باید منتظر پیام آنها بوده، درپی آنها روان گردند. اما دسته سوم که حتی بصیرت اطاعت از علمای ربانی را هم ندارند، جاهل و موجنگرند به گونهای که امام(ع) آنها را به موجوداتی تشبیه میکند که درپی هر آوازی به راه میافتند و هر بادی آنها را به سویی می برد. اینها از نور خورشید علم بهره نمیگیرند و به ستون استواری تکیه ندارند.
در روایت است که خداوند برای همه مردم چهار چشم آفرید دو تا در سر و دو تا در دل. آنگاه برای شیعیان دو چشم دل را هم گشود تا صاحب بصیرت گردند و برای غیر(به دلیل کفرشان)، چشم دلشان را بست تا حقّ را نبینند.
اینگونه اشخاص که خداوند در اثر عصیانشان، فرصت معرفت را از آنها سلب کرده است، افرادی سرگردانند که گاه در مقابل افراد بصیر بلکه در مقابل ولی خدا میایستند و _ چنانکه در قیام عاشورا نمود گسترده آن را شاهد هستیم _ مشکلات بسیاری را به وجود میآورند. آنگاه صاحبان بصیرت در مقابل این افراد جاهل، جلوههای صبوری را به نمایش میگذارند.
صاحبان بصیرت ناب در صبوری هم زبانزد خواهند بود؛ چنانکه حضرت زینب(س) پس از مصائب کربلا و در حال اسارت در مقابل ابن زیاد فاجر، محکم و استوار ایستاد و فرمود: مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلاً[44] من (در کربلا) جز زیبایی ندیدم. بیشک اگر بخواهیم همگام با زینب(س)، تصویرهای زیبای کربلا را ورق بزنیم، زیباترین تصاویر، مربوط به صبوریهایی است که در پرتو بصیرت به وقوع پیوست. روشن است که بصیرت با صبر رابطهای تنگاتنگ دارد. چگونه ممکن است کسی قدرت تشخیص حق را نداشته باشد و بتواند صبوری پیشه کند؟ ژرفنگری و صبوری دو بازوی پرچمداران حقیقتاند. ازاینرو امیرالمؤمنین علی(ع) سفارش فرمود: (در جنگهای داخلی که بین گروههای مسلمین اتفاق میافتد) لوای جنگ تنها بر دوش کسانی قرار میگیرد که بینا به امور و شکیبا باشند.
منبع: www.fekrejavan.ir))