loading...
ناتانائیل
فاطمه حقانی بازدید : 316 شنبه 02 بهمن 1389 نظرات (0)

در میان اهل بصیرت، کسانی حضور دارند که در قرآن از آنها تعبیر به اهل اعراف شده است. اینها کسانی­اند که در امر دین و شناخت نسبت به خداوند و صفات و اسماء الهی و آگاهی نسبت به احوال دنیا و آخرت به آگاهی و بصیرت کامل رسیده­اند. بزرگوارانی که بر اقامه نافله ها مواظبت می­کنند و آن را وسیله تقرّب به پروردگار عالم قرار می­دهند تا در اثر انجام کارهایی که خدا دوست دارد خود آن اشخاص هم محبوب خدا قرار گیرند پس به درجه­ای می رسند که خداوند متعال درباره آنها می­فرماید:

كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا إِنْ دَعَانِي أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ.

 من شنوايي او می­شوم که با آن می­شنود و بينايي او می­شوم که با آن می بیند و زبان او می­شوم که با آن حرف می­زند و دست او می­شوم که با آن قدرتمندانه آنچه را که می­خواهد به دست می­آورد. اگر او مرا بخواند او را اجابت می­کنم و اگر چیزی بخواهد به او می­دهم.

اینها که چشم، گوش، دست و زبانشان خدایی شده است، در ایمان به کمال رسیده­اند و صاحبان بصیرت ناب دینی هستند. این افراد همان کسانی هستند که در قرآن از آنها تعبیر به «متوسّمین» شده است. به این بیان که خداوند متعال برایشان علامت­ها و نشانه­هایی بر سر راه قرار داده است تا با استفاده از این علائم هم خود راه را بیابند و هم به هدایت دیگران بپردازند. این بزرگان راهنمای ما در تشخیص حق از باطل هستند که هیچ­گاه زمین از وجودشان خالی نخواهد بود؛ ابوبصیر از یكی از دو امام (امام محمد­باقر یا امام جعفر­صادق(ع)) نقل می­كند كه فرمود:

إِنَّ اللَّهَ لَمْ يَدَعِ الْأَرْضَ بِغَيْرِ عَالِمٍ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يُعْرَفِ الْحقّ مِنَ الْبَاطِل

خداوند زمین را یله و بدون عالم رها نمی کند وگرنه حقّ و باطل شناخته نمی شد.

اینها اولیاء الهی هستند که در حدیث قدسی آمده است: اگر کسی برای خوار کردن آنها گامی بردارد گویا خود را برای جنگ با من تجهیز کرده است. وظیفه کسانی که در وادی کسب بصیرت گام نهاده­اند ولی هنوز به سرچشمه زلال بصیرت ناب نرسیده­اند، این است که با فهم درست، صاحبان بصیرت ناب را بشناسند و از آنها تبعیت کنند و جرعه نوش جام صاحبان بصیرت باشند.

 در حکومت اسلامی، ولی­خدا قطب و محور است که علم و فضیلت از دامن کوهسار وجودش جاری می­شود، باید توجه قطب­نمای دل مؤمن به سوی انگشت اشاره ولی خدا باشد؛ چرا که ولی­خدا با نور خدا به مسائل نگاه می­کند که رسول گرامی اسلام(ص) فرمود: اتَّقُوا فِرَاسَةَ الْمُؤْمِنِ فَإِنَّهُ يَنْظُرُ بِنُورِ اللَّهِ؛ تقوا پیشه کنید نسبت به زیرکی و تیزبینی انسان مؤمن که او با نور خدا نگاه می­کند (و حقیقت امور را درک می­نماید).

امام علی(ع) در سخنی، مردم را به سه دسته تقسیم کرده، می­فرماید:

النَّاسُ ثَلَاثَةٌ عَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ أَتْبَاعُ كُلِّ نَاعِقٍ يَمِيلُونَ مَعَ كُلِّ رِيحٍ لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ يَلْجَئُوا إِلَى رُكْنٍ وَثِيقٍ.

در تفسیر کلام ایشان می­توان گفت: اگرچه جامعه ایده­آل­اسلامی، جامعه­ای است که همه اعضای آن خواص و صاحب قدرت تجزیه و تحلیل مسائل باشند و از عوام­زدگی و ظاهربینی بپرهیزند ولی به فرموده آن حضرت(ع)، سرچشمه زلال بصیرت در دست عالمان ربانی است که دیگران برای شناخت راه هدایت و نجات، باید در مقابل آنها زانوی ادب بر زمین بزنند. این علماء که مصداق اتمّ آنها ائمه(ع) هستند، نقطه اتکای جامعه اسلامی هستند و خواص و عوام جامعه باید منتظر پیام آنها بوده، درپی آنها روان ­گردند. اما دسته سوم که حتی بصیرت اطاعت از علمای ربانی را هم ندارند، جاهل و موج­نگرند به گونه­ای که امام(ع) آنها را به موجوداتی تشبیه می­کند که درپی هر آوازی به راه می­افتند و هر بادی آنها را به سویی می برد. اینها از نور خورشید علم بهره نمی­گیرند و به ستون استواری تکیه ندارند.

در روایت است که خداوند برای همه مردم چهار چشم آفرید دو تا در سر و دو تا در دل. آنگاه برای شیعیان دو چشم دل را هم گشود تا صاحب بصیرت گردند و برای غیر(به دلیل کفرشان)، چشم دلشان را بست تا حقّ را نبینند.

 اینگونه اشخاص که خداوند در اثر عصیانشان، فرصت معرفت را از آنها سلب کرده است، افرادی سرگردانند که گاه در مقابل افراد بصیر بلکه در مقابل ولی خدا می­ایستند و _ چنانکه در قیام عاشورا نمود گسترده آن را شاهد هستیم _ مشکلات بسیاری را به وجود می­آورند. آنگاه صاحبان بصیرت در مقابل این افراد جاهل، جلوه­های صبوری را به نمایش می­گذارند.

صاحبان بصیرت ناب در صبوری هم زبانزد خواهند بود؛ چنانکه حضرت زینب(س) پس از مصائب کربلا و در حال اسارت در مقابل ابن زیاد فاجر، محکم و استوار ایستاد و فرمود: مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلاً[44] من (در کربلا) جز زیبایی ندیدم. بی­شک اگر بخواهیم همگام با زینب(س)، تصویرهای زیبای کربلا را ورق بزنیم، زیباترین تصاویر، مربوط به صبوری­هایی است که در پرتو بصیرت به وقوع پیوست. روشن است که بصیرت با صبر رابطه­ای تنگاتنگ دارد. چگونه ممکن است کسی قدرت تشخیص حق را نداشته باشد و بتواند صبوری پیشه کند؟ ژرف­نگری و صبوری دو بازوی پرچمداران حقیقت­اند. از­این­رو امیرالمؤمنین علی(ع) سفارش فرمود: (در جنگ­های داخلی که بین گروه­های مسلمین اتفاق می­افتد) لوای جنگ تنها بر دوش کسانی قرار می­­گیرد که بینا به امور و شکیبا باشند.

منبع: www.fekrejavan.ir))

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
السّلام علیک یا ابا عبد الله الحسین
و علی الارواح الّتی حلّت بفنائک
علیکم منّی سلام الله أبدا ما بقیت
و بقیة الّیل والنّهار
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 87
  • کل نظرات : 214
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 6
  • باردید دیروز : 8
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 124
  • بازدید ماه : 316
  • بازدید سال : 3,135
  • بازدید کلی : 62,300